غم دیده ها



آثار يك غم دیده



عزیزان غم دیده



عزیزان غم دیده



آمار ملاقات ها



غم دیده:



سایر بند و بساط





خودتو کوچیک نکن

 

آدم بعضی وقتا باید یه كشیده ی محكم به خودش بزنه

و بگه : الااااااااااغ ، نمیخوادت ..اینقد خودتو كوچیك نكن!!!


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:50 | |







دلم گرفته

 

دلم گرفته …

دلم گریه می خواهد …

آری دلم گرفته...

 از این روزگاران بی فروغ ! از این تکرارهای ناپایان !

دلم گرفته از این همه کینه …. این همه دروغ !

از این مردمان نا مهربان و بی وفا دلم گرفته …….

دلم برای کوچه پس کوچه های مهربانی ها تنگ است !

دلم تنگ است برای کودکی ام

که پاورچین پاورچین روی سنگفرش های زندگی بی دغدغه قدم می زدم !

دلم برای دلتنگی های شیرین و انتظارهای کشنده تنگ است…!

آری دلم گرفته...


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:49 | |







بوی پاییز

 

امان از این بوی پاییز و آسمان ابری

که آدم نه خودش میداند دردش چیست

و نه هیچکس دیگر فقط میدانی که هرچه هوا سردتر میشود

دلت آغوش گرمتری میخواهد

و وای از وقتی که کسی نباشد

تا شانه ای بر آشفتگی روزهای پاییزیت بزند

و تو مجبوری تک و تنها پاهایت را در سینه جمع کنی و بخوابی ......

 


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:48 | |







این نیز ...

 

حادثه اتفاق افتاد عاشق شدی به لبخند دیگری....

چشمانم را می بندم این نیز بگذرد ! ...


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:46 | |







هیاهو

در این هیاهوی خلق
که پُتک بر آرامش ات میزند
دلم پیاده رویی میخواهد , بارانی!
...
دست خودم را بگیرم
برویم صحبت کنان
تا انتهای گریستنِ آخرین ابرِ زندگی!
...
نفرین به اجتماع
که نمی گذارد صدا به صدا برسد!


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:45 | |







حماقت

 

بزرگترین حماقت زندگی می تونه این باشه که به کسی که اشکاتو میبینه و بی اعتنا میره ،

برای بار دوم اعتماد کنی ....!


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:44 | |







بی اعتنـایی

 

انـدوه که از حــد بگــذرد جایش را می‌دهد به یک بی‌‌اعتنایی مـزمـن!

دیـگه مـهـم نـیـســت بـودن یا نـبـودن!

دوست داشتن یا نـداشتن!

دیگه حسی تو رو به احساس کردن نمی کشاند!

در آن لحظه فـقـط در سکوت غـرق میشـی

و فقط نـگـاه می‌کـنی, نـگــــــــــاه…..!


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:43 | |







مــرد

 

باید باکره باشی...باید پاک باشی!
برای آسایش خاطر مردانی که پیش از تو پرده ها دریده اند...!
چرایش را نمیدانی...قانون است...سنت است...دین است...
قانون و سنت را میدانی مردان ساخته اند...
اما در خلوت می اندیشی به مرد بودن خدا...


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:41 | |







خیال کن

 

خیال کن روزگارم......رو به راهه...!

خیال کن رفتی و دلم نمرده...!

خیال کن مهربون بودی وقلبم...

کنار تو ازت زخمی نخورده...!

خیال کن هیچی بین ما نبوده..

خیال کن خیلی ساده داری میری...

خیال کن بی خیاله بی خیالم...!

شاید اینجوری....ارامش بگیری...

گذشتی از من و ساکت نشستم...

گذشتی از من و دیدی که خستم...

تو یادت رفته که توی چه حالی...

کنارت بودم و زخمات و بستم....!


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:40 | |







خـاک سرد اســت

 

شنیــده بودم که خاک سرد است

 ایـــن روزها اما انگار آنقـــدر هوا ســـرد است

 که زنــده زنــده فراموش می کنیــم یکدیگـــر را....


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:38 | |







دلتنگـ

 

دلتنگ که باشی ،

آدم دیگری می‌شوی

خشن‌تر.. عصبی‌تر.. کلافه‌ تر و تلخ‌ تر

و جالبتر اینکه ، با اطرافیان هم کاری نداری

همه اش را نگه میداری و دقیقا سر کسی خالی میکنی ،

که دلـتنگ اش هستی...


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:37 | |







صاحب دل

 


راست است که صاحبان دل های حساس نمی میرند...

بی هنگام ناپدید میشوند!


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:36 | |







بارانــ

 

باران ببـ ـار . . تمـ ـام خاط ـره هـ ـا را بشـ ـور . .

تمـ ـامـ ِ دوستـ ـتـ دارمـ هـ ـا . . تمامـ ِ عاشقـ ـانـ ـهـ هـ ـا . .

ببـ ـار کهـ مـن هـ ـمـ شـ ـرمـ نکنـ ـمـ . .

مـن هـ ـمـ ببـ ـارمـ . . !.!


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:34 | |







دلمان خوش است که مینویسیم

دلمان خوش است که مینویسیم

و دیگــران می خـواننــد

و عــده ای می گـوینــد

آه چـه زیبــا و بعضــی اشـک می ریــزند

و بعضــی مـی خنــدنـد

دلمــان خـوش اســت

به لــذت هــای کــوتـاه

به دروغ هــایی که از راســت

بـودن قشنــگ تـرند

به اینکــه کســی برایمــان دل بســوزاند

یـا کســی عاشقمــان شــود

با شــاخه گلی دل می بنــدیـم

دلمــان خـوش می شــود

به بـرآوردن خـواهشــی و چشــیدن لـذتـی

و وقــتی چیـــزی مـطابـق مــیل مــا نبــود

چقـــدر راحـت لگـــد می زنیـــم

و چــه ســــاده می شـکــنیم

همــــه چیـــز را ...


[+] نوشته توسط غم دیده مهرداد در 9:32 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد